همه تقدیم شما

همه تقدیم شما
همه تقدیم شما
همه تقدیم شما
همه تقدیم شما
همه تقدیم شما
همه تقدیم شما
همه تقدیم شما
همه تقدیم شما

این تصاویر تقدیم به تمام وبلاگ نویسان جوان طلبه ی خواهر

بررسی راههای بصیرت افزایی از منظر آیات و روایات

 

چکیده

هر شخصی برای تشخیص دادن حق و باطل و دوست و دشمن ، نیک و بد و رها شدن از تاریکی های فتنه و گمراهی ، نیاز به نیرو و ابزاری به نام بصیرت داشته است . چرا که انسان بصیر همیشه فردی هوشیارودارای بینشی قوی و نافذ بوده و از اندیشه ی خود در تجزیه و تحلیل دیده ها و شنیده ها و واقعیت ها بهره گرفته است . زیرا بدون شک تمامی کسانی که مسیر تکامل و سعادت را طی نموده و از حریم ولایت دفاع آگاهانه کردهو زمینه را برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فراهم نموده اند ، صاحب بصیرت بوده و برای افزایش آن تلاش کرده اند . اغلب مردم امروزی از میان اقسام مختلف بصیرت علمی ، سیاسی ، اخلاقی ، نظامی و … فقط با قسم سیاسی آن در تشخیص جبهه‌های حق و باطل آشنایی داشته اند اما از آن جایی که بصیرت به بینش عمیق و شناخت آگاهانه نیز معنا شده است ، از همین جاست که فهمیده می شود در عصر جدید ،برای دور کردن غفلت از خود و بصیرت افزایی خویش و دیگران ، تحقیق وپژوهش کردن در مورد بررسی راه های بصیرت افزایی ، از طریق مطالعه ی کتب معتبر و موثق موجود در کتابخانه ها و تحلیل و توصیف کردن    آن ها ، برای هر قشری از جامعه علی الخصوص جوانان ضرورت به سزایی داشته است . لذا از حاصل این پژوهش و بررسی ها بوده که از میان راه های مختلف در آیات وروایات از قبیل:تقوا ،ایمان،بهره گیری از قرآن، عبرت آموزی ، تعقل ، تفکر ، اطاعت و پیروی از راه و روش انبیاء و همنشینی با علماء و … ؛ راه ایمان و ارتباط قلبی داشتن با خدا و تزکیه ی درون از ماسوی الله و پیروی آگاهانه از ائمه و ولایت فقیه زمان را بعنوان راهبردی ترین شیوه های کسب بصیرت انتخاب کرده ، جامعه نیز ، با تسلیم در مقابل مکتب وحی و عمل به آن و اقتدا به سیره ی اهل بیت علیهم السلام به سوی نهضت بصیرت و نور هدایت داده شود .

کلید واژه :  بصیرت ، بصیرت افزایی ، بصیر ، نور ، بینایی ، روشنایی

حکمت تلخی آب گوش و شیرینی دهان و شوری چشم

بگو اى ابو حنيفه كه قياس ميكنى: چرا آب گوش تلخست، عرضكرد نميدانم آن حضرت فرمود: پس تو كه هيچ نميتوانى حكمت و علتى را كه در سر خود تو است بگوئى چگونه در حلال و حرام قياس ميكنى (و برأى خود ميگوئى كه اين حلالست و آن حرام).
ابو حنيفه بعرض رسانيد يا ابن رسول اللَّه (صلى اللَّه عليه و آله) مرا از علت و حكمت آن آگاه فرمائيد.
فرمود: براى اين جهت آب گوش تلخ قرار داده شد تا حيوانات نتوانند داخل‏
گوش شوند و اگر هم تصادفا داخل شدند بميرند پيش از آنكه ضررى بانسان برسانند و اگر آب گوش تلخ نميبود حشرات الارض (از قبيل مورچه و كرم و غيره) آدمى را مى‏كشتند.
و آب دهان شيرين قرار داده شد تا دريابد (انسان) طعم و مزه غذاهاى شيرين و تلخ (و غيره) را.
و آب چشم شور قرار داده شد براى آنكه چون چشم پيه است، و اگر آب چشم شور نمى‏بود (چشم) متعفن ميشد و فاسد ميگرديد (و انسان از چشم محروم بود).
و آب بينى غليظ و رونده قرار داده شد تا آنكه هر دردى در سر آدميست بوسيله آن آب خارج شود، و اگر اين چنين نميبود آب در دماغ ميماند و بمرور زمان توليد كرم ميشد.

علل شرایع ، ص 196 .

جوانی

دوره جوانی بشد از دست من آه و دریغ آن زمن دل فروز

قوّت سر پنجه شیری گذشت راحتی ام اکنون به پیری چو یوز

در مورد جوان

مظهر جوانِ فداكار در كربلا كيست؟ على‌اكبر، فرزند امام حسين عليه‌السّلام؛ جوانى كه در بين جوانان بنى‌هاشم برجسته و نمونه بود؛ جوانى كه زيباييهاى ظاهرى و باطنى را باهم داشت؛ جوانى كه معرفتِ به حقّ امامت و ولايت حسين‌بن‌على عليه‌السّلام را با شجاعت و فداكارى و آمادگى براى مقابله با شقاوت دشمن همراه داشت و نيرو و نشاط و جوانى خود را براى هدف و آرمان والاى خود صرف كرد. اين خيلى ارزش دارد. اين جوان فوق‌العاده و برجسته به ميدانِ دشمن رفت و در مقابل چشم پدر و چشمان زنانى كه نگران حال او بودند، جسد به خون آغشته‌اش به خيمه‌ها برگشت. اين چنين مصيبت و عزايى چيز كوچكى نيست؛ اما همين حركت او به سمت ميدان و آماده شدن براى مبارزه، براى يك مسلمان، تجسم عزّت، بزرگوارى، افتخار و مباهات است. اين است كه خداوند مى‌فرمايد: «و للَّه العزّة و لرسوله و للمؤمنين»(1). حسين‌بن‌على عليه‌السّلام نيز به نوبه‌ى خود با فرستادن اين جوان به ميدان جنگ، عزّت معنوى را نشان داد؛ يعنى پرچم سربلندى و حاكميت اسلام را كه روشن‌كننده‌ى مرز بين امامتِ اسلامى و سلطنتِ طاغوتى است محكم نگه مى‌دارد، ولو به قيمت جان جوان عزيزش باشد.

1) سوره مبارکه المنافقون آيه 8
يَقولونَ لَئِن رَجَعنا إِلَى المَدينَةِ لَيُخرِجَنَّ الأَعَزُّ مِنهَا الأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنينَ وَلٰكِنَّ المُنافِقينَ لا يَعلَمونَ ﴿۸﴾
آنها می‌گویند: «اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان ذلیلان را بیرون می‌کنند!» در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمی‌دانند!

توصیه ها
شور و نشاط و قدرت و صلابت جوانی اگر با تجربه و تدبیر پیران همراه شود، کیمیايی است که می تواند مس وجود را به طلای ناب مبدل سازد و از این روست که رهنمایان دین و اخلاق، پیوسته جوانان را به تجربه اندوزی و پندگیری از پیران موعظه کرده اند.
جوان را صحبت پیران، حصار عافیت باشد به خاک و خون نشیند تیر، چون دور از کمان باشد
دیوان شاعران موعظه پرداز، سرشار است از هشدارهایی درباره قدر دانستن جوانی، تأسف بر پیری، و ناتوانی و پرهیز از عبث گذراندن عمر بیان می کنند:
سحرگه به راهی یکی پیر دیدم سوی خاک خم گشته از ناتوانی
بگفتم: چه گم کرده ای اندرین ره؟ بگفتا جوانی! جوانی! جوانی!



1 3 4 5 ...6 7